آیه 94 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ ۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ ۚ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ

[6–94] (مشاهده آیه در سوره)


<<93 آیه 94 سوره انعام 95>>
سوره :سوره انعام (6)
جزء :7
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و محققا شما یکایک به سوی ما باز آمدید آن گونه که اول بار شما را بیافریدیم و آنچه را که (از مال و جاه) به شما داده بودیم همه را پشت سر وانهادید و آن شفیعان را که به خیال باطل شریک ما در خود می‌پنداشتید با شما نمی‌بینیم! همانا میان شما و آنان جدایی افتاد و آنچه (شفیع خود) می‌پنداشتید از دست شما رفت.

و [لحظه ورود به جهان دیگر به آنان خطاب می شود:] همان گونه که شما را نخستین بار [در رحم مادر تنها و دست خالی از همه چیز] آفریدیم، اکنون هم تنها به نزد ما آمدید، و آنچه را در دنیا به شما داده بودیم پشت سر گذاشته و همه را از دست دادید، و شفیعانتان را که [در ربوبیّت و عبادت ما] شریک می پنداشتید، همراه شما نمی بینیم، یقیناً پیوندهای شما [با همه چیز] بریده، و آنچه را شریکان خدا گمان می کردید از دستتان رفته و گم شده است.

و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم [اكنون نيز] تنها به سوى ما آمده‌ايد، و آنچه را به شما عطا كرده بوديم پشت سر خود نهاده‌ايد، و شفيعانى را كه در [كار] خودتان، شريكان [خدا] مى‌پنداشتيد با شما نمى‌بينيم. به يقين، پيوند ميان شما بريده شده، و آنچه را كه مى‌پنداشتيد از دست شما رفته است.

هرآينه، تنها تنها، آن سان كه در آغاز شما را بيافريديم، نزد ما آمده‌ايد در حالى كه هر چه را كه ارزانيتان داشته بوديم پشت سر نهاده‌ايد و هيچ يك از شفيعانتان را كه مى‌پنداشتيد با شما شريكند همراهتان نمى‌بينيم. از هم بريده شده‌ايد و پندار خود را گمگشته يافته‌ايد.

و (روز قیامت به آنها گفته می‌شود:) همه شما تنها به سوی ما بازگشت نمودید، همان‌گونه که روز اوّل شما را آفریدیم! و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر گذاردید! و شفیعانی را که شریک در شفاعت خود می‌پنداشتید، با شما نمی‌بینیم! پیوندهای شما بریده شده است؛ و تمام آنچه را تکیه‌گاه خود تصوّر می‌کردید، از شما دور و گم شده‌اند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

‘Certainly you have come to Us alone, just as We created you the first time, and left behind whatever We had bestowed on you. We do not see your intercessors with you—those whom you claimed to be [Our] partners in [deciding] you[r] [fate]. Certainly all links between you have been cut, and what you used to claim has forsaken you!’

And certainly you have come to Us alone as We created you at first, and you have left behind your backs the things which We gave you, and We do not see with you your intercessors about whom you asserted that they were (Allah's) associates in respect to you; certainly the ties between you are now cut off and what you asserted is gone from you.

Now have ye come unto Us solitary as We did create you at the first, and ye have left behind you all that We bestowed upon you, and We behold not with you those your intercessors, of whom ye claimed that they possessed a share in you. Now is the bond between you severed, and that which ye presumed hath failed you.

"And behold! ye come to us bare and alone as We created you for the first time: ye have left behind you all (the favours) which We bestowed on you: We see not with you your intercessors whom ye thought to be partners in your affairs: so now all relations between you have been cut off, and your (pet) fancies have left you in the lurch!"

معانی کلمات آیه

جئتمونا: مجىء: آمدن. «جئتمونا» آمديد پيش ما.

فرادى: فرد: تنها، تك. جمع آن، افراد و فرادى است (تك تك).

مره: دفعه. مرور: گذاشتن و رفتن. گويى مره يك مرور از زمان است.

خولناكم: خول (بر وزن شرف): عطيه. «خولناكم» عطا كرديم به شما.

وراء: وراء: پس. ظهور: پشتها. مراد از ترك در وراء ظهور، بى اعتنايى است.

زعمتم: زعم: قول باطل و دروغ. سخن محتمل الكذب را با آن نقل مى كنند.

تقطع: قطع: بريدن. تقطع: بريده شدن.

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: عكرمة گوید: این آیه درباره نضر بن حارث بن كلدة نازل شده، موقعى كه گفته بود بزودى لات و عزّى از من شفاعت خواهند كرد سپس این آیة نازل گردید.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‌ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «94»

به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم، اكنون نيز (به هنگام مرگ يا قيامت) تك و تنها نزد ما آمديد و همه‌ى اموالى را كه به شما داديم پشت سر گذاشتيد و آن شفيعانى را كه در (تعيين سرنوشت) خودتان شريكان خدا مى‌پنداشتيد، همراه شما نمى‌بينيم. به راستى (پيوندهاى) ميان شما گسسته و آنچه (از شريكان و شفيعان كه به نفع خود) مى‌پنداشتيد از (دست) شما رفت.

نکته ها

اين خطاب، در لحظه‌ى مرگ يا هنگام قيامت، با مشركان صورت مى‌گيرد.

«خَوَّلنا» از «خَوَل»، به معناى چيزى است كه نياز به سرپرست دارد و معمولًا به اموال گفته مى‌شود. «خَوَّلْناكُمْ» به معناى تمليك و اعطاست.

پیام ها

1- در قيامت، انسان، تنهاست. «جِئْتُمُونا فُرادى‌»

2- معاد، جسمانى است. «كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»

جلد 2 - صفحه 513

3- مشركان به چهار چيز تكيه داشتند: قوم و قبيله، مال و دارايى، بزرگان و اربابان و بت‌ها و معبودان.

اين آيه، بى‌ثمرى هر چهار تكيه‌گاه را در قيامت مطرح مى‌كند:

«فُرادى‌» بدون قوم و قبيله.

«تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ» بدون مال و ثروت و دارايى.

«ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ» بدون يار و ياور.

«ضَلَّ عَنْكُمْ» محو تمام قدرت‌هاى خيالى.

4- گمان‌هاى بى‌پايه، اساس بسيارى از گمراهى‌هاست. «شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ»

5- در قيامت، حقايق ظاهر و سراب‌ها، محو مى‌شوند. «ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‌ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (94)

بعد از آن بر سبيل توبيخ ايشان را فرمايد:

وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‌: و هر آينه بتحقيق آمديد به محضر حساب و جزاى ما يگانه و تنها، نه مال با شما هست، و نه فرزند، نه خدم و حشم، و نه يار و مددكار، و نه بتانى كه گمان مى‌برديد كه شفيعان شما باشند كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ: آمديد به حساب ما بر هيئتى كه خلق نموديم شما را و به آن مفاخرت و مباهات مى‌نموديد و بدان جهت از آخرت باز مى‌مانديد وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ‌: و واگذاشتيد آنچه را از نعمت دين و هدايت به شما عطا كرديم‌ وَراءَ ظُهُورِكُمْ‌: پشت سر خود، نه از پيش فرستاديد و نه با خود داشتيد. بعد بر سبيل توبيخ فرمايد: وَ ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ‌: و نه مى‌بينم با شما شفيعان شما را الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ: آنانكه گمان باطل مى‌برديد از روى جهالت بدرستى كه ايشان در ربوبيت و تربيت شما و معبوديت، شريكان خدا هستند لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ‌: هر آينه بتحقيق بريده شد واسطه و پيوند شما و متشتت و پراكنده گشت جمعيت شما و واقع شد قطع و فصل ميان شما وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 334

كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ‌: و ضايع شد و باطل گشت از شما آنچه گمان باطل مى‌برديد كه بتان شفيعان شما هستند يا آنكه بعثت و حشر و نشر نخواهد بود.

مروى است كه حضرت فاطمه سلام اللّه عليها از پدر بزرگوارش پرسيد:

چگونه مى‌باشند مردم روز قيامت؟ فرمود: اى فاطمه، مردم مشغولند، پس نظر نكند كسى به كسى، و نه پدر به پسر، و اولاد به مادر، گفت آيا كفن بر ايشان است وقت حشر؟ فرمود اى فاطمه! كفنها پوسيده و باقيماند ابدان، ستر مى‌شود عورت مؤمنان، و ظاهر باشد عورت كافران، پرسيد چه ستر كند آنها را؟ فرمود:

نورى كه متلألأ است. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‌ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى‌ مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (94)

جلد 2 صفحه 355

ترجمه‌

و هر آينه بتحقيق آمديد نزد ما فرد فرد چنانچه خلق كرديم شما را اول بار و گذاشتيد آنچه را عطا كرده بوديم شما را پس پشتهاتان و نمى‌بينيم با شما شفيعان شما را كه گمان كرديد كه آنها در امر شما شريكانند بتحقيق بريده شد ميانتان و باطل شد از شما آنچه بوديد كه گمان ميگرديد.

تفسير

خداوند متعال براى منع استظهار كفار بمال و اولاد و بتان حكايت فرموده است مخاطبه خود با آنها را در روز قيامت كه بتحقيق آمديد شما نزد ما مجرد از اموال و اولاد و بتهاتان بهمان هيئتى كه روز اول از مادر متولد شديد و واگذاشتيد اموالى را كه مادر دنيا بشما داده بوديم و شما خود را بآن مشغول نموده بوديد و از ياد آخرت باز مانديد در پشت سر خودتان و با خود نياورديد و همراه شما نمى‌بينيم بتهائيرا كه تصوّر ميكرديد آنها از شما شفاعت ميكنند و گمان ميكرديد با ما در امر ربوبيّت و استحقاق عبوديّت شريكند بتحقيق فصل شد وصل شما بنا بر قرائت بينكم به رفع يا قطع شد رابطه ما بين شما و آنها بنابر قرائت نصب و ضايع و باطل شد اميدهاى بيجا و تصورات موهومه شما يعنى معلوم شد فساد و بطلان آنها بر شما در خرائج از پيغمبر (ص) روايت نموده است كه اين آيه را بر فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين (ع) قرائت فرمود او از حضرت سؤال نمود مراد از فرادى چيست فرمود يعنى برهنگان عرض كرد امان از اين رسوائى پس حضرت از خداوند مسئلت نمود كه عورت او را ظاهر ننمايد و او را با كفن خود محشور فرمايد و باين معنى حديثى در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده است و نيز از آنحضرت نقل نموده كه كفن‌هاى خودتان را خوب كنيد كه با همان شما مبعوث خواهيد شد از قبور و در احتجاج از آنحضرت نقل نموده كه پرسيدند آيا مردم برهنه محشور ميشوند فرمود خير با كفن‌هاى خودشان عرض كردند كفن‌ها كه پوسيده خواهد شد فرمود كسيكه بدن هاى پوسيده را زنده مى‌كند كفن‌ها را هم نو مى‌كند عرض كردند اگر ميت بى‌كفن باشد چه ميشود فرمود خداوند عورت او را بهر چه اراده فرموده باشد ميپوشاند بنظر حقير مقتضاى جمع بين روايات آنستكه بعضى با كفن محشور شوند و بعضى برهنه نهايت آنكه عورت در هر حال مستور است و قمى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه اين آيه در باره معويه و ساير بنى اميه نازل شده است و شركاء آنها ائمه آنانند كه مودت از ما بين آنها قطع شده است و اللّه اعلم.

جلد 2 صفحه 356

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادي‌ كَما خَلَقناكُم‌ أَوَّل‌َ مَرَّةٍ وَ تَرَكتُم‌ ما خَوَّلناكُم‌ وَراءَ ظُهُورِكُم‌ وَ ما نَري‌ مَعَكُم‌ شُفَعاءَكُم‌ُ الَّذِين‌َ زَعَمتُم‌ أَنَّهُم‌ فِيكُم‌ شُرَكاءُ لَقَد تَقَطَّع‌َ بَينَكُم‌ وَ ضَل‌َّ عَنكُم‌ ما كُنتُم‌ تَزعُمُون‌َ (94)

و هراينه‌ بتحقيق‌ مي‌آييد رو ‌بما‌ تك‌ و تنها همان‌ نحوي‌ ‌که‌ خلق‌ كرديم‌ ‌شما‌ ‌را‌ اول‌ دفعه‌ و ميگذاريد آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ بشما داده‌ايم‌ ‌از‌ مال‌ و منال‌ عقب‌ سر و نميبينيم‌ ‌با‌ ‌شما‌ كساني‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ بودند ‌از‌ ازواج‌ و ارحام‌ و خدم‌ و حشم‌ و احباء و اصدقاء كساني‌ ‌که‌ گمان‌ ميكرديد ‌که‌ ‌آنها‌ ‌با‌ ‌شما‌ ‌در‌ كارهاي‌ ‌شما‌ شركت‌ دارند هراينه‌ بتحقيق‌ جدايي‌ ميافتد ميانه‌ ‌شما‌ و پيدا نميكنيد آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ بوديد گمان‌ ميكرديد امور دنيوي‌ مخصوص‌ بدنيا ‌است‌ قبل‌ ‌از‌ آمدن‌ بدنيا هيچ‌ مالكيت‌ نسبت‌ بحيثيات‌ دنيوي‌ ‌از‌ مال‌ و منال‌ و عدّه‌ و عدّه‌ و جاه‌ و مقام‌ و عزّت‌ و رياست‌ نداشتند ‌حتي‌ ‌در‌ مسئله‌ ميراث‌ عنوان‌ دارند ‌که‌ سهم‌ ‌او‌ ‌را‌ جدا گذارند ‌اگر‌ زنده‌ بدنيا آمد مالك‌ ميشود باو دهند و ‌اگر‌ مرده‌ بدنيا آمد ساير ورثه‌ قسمت‌ كنند ‌بين‌ ‌خود‌ و همين‌ نحو موقعي‌ ‌که‌ ‌از‌ دنيا ميرود تمام‌ ‌اينکه‌ حيثيات‌ ‌از‌ ‌او‌ سلب‌ ميشود نه‌ مالي‌ نه‌ منالي‌، نه‌ جاهي‌ نه‌ مقامي‌ نه‌ رياستي‌، نه‌ حسبي‌ نه‌ سببي‌، نه‌ عزّتي‌ نه‌ جلالي‌ ‌آن‌ قدر سلب‌ مالكيت‌ ميشود ‌که‌ بدون‌ اجازه‌ ورثه‌ نميشود داخل‌ خانه‌ ‌او‌ شد ‌براي‌ حمل‌ جنازه‌ ‌او‌ بالاخص‌ ‌اگر‌ صغير داشته‌ ‌باشد‌ لذا ميفرمايد وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادي‌ آمدن‌ نزد ‌خدا‌ مفاد إِنّا إِلَيه‌ِ راجِعُون‌َ ‌است‌ ‌يعني‌ رو بحكم‌ ‌خدا‌ و جزاء الهي‌ و مثوبات‌ و عقوبات‌ ‌او‌ و كلمه‌ فرادي‌ ‌يعني‌ فردا فردا يكي‌ يكي‌ مي‌آييد مثل‌ درب‌ خانه‌ ‌که‌ تنگ‌ ‌باشد‌ بايد يك‌ يك‌ وارد شد كَما خَلَقناكُم‌ أَوَّل‌َ مَرَّةٍ ‌از‌ ارحام‌ مادرها يك‌ يك‌ وارد دنيا شديد و ‌با‌ سرعت‌ ‌هر‌ چه‌ تمامتر رو بمرگ‌ ميرويد چنانچه‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود

(انّكم‌ ‌في‌ دار الهدنة و انتم‌ ‌علي‌ ظهر سفر و السير بكم‌ سريع‌ و ‌قد‌ رأيتم‌ الليل‌ و النهار و الشمس‌ و القمر يبليان‌ ‌کل‌ جديد و يأتيان‌ بكل‌ موعود ‌الي‌

جلد 7 - صفحه 143

آخر الحديث‌)

‌که‌ ‌در‌ مقدمه‌ تفسير ‌در‌ باب‌ فضيلت‌ قرآن‌ شرح‌ ‌شده‌.

وَ تَرَكتُم‌ ما خَوَّلناكُم‌ و واميگذاريد و تعبير ‌بما‌ خوّلناكم‌ ‌براي‌ تنبّه‌ ‌به‌ اينكه‌ آنچه‌ ‌در‌ دنيا داشته‌ايد ‌از‌ ‌خود‌ ‌شما‌ نبوده‌ خداوند عنايت‌ فرموده‌ و بنحو امانت‌ چهار روزي‌ بدست‌ ‌شما‌ داده‌اند و خواهند ‌از‌ ‌شما‌ گرفت‌ و بدست‌ ديگران‌ داد سعدي‌ ‌عليه‌ الرحمة ميگويد:

ايكه‌ ‌در‌ پشت‌ زميني‌ همه‌ وقت‌ ‌آن‌ تو نيست‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 94)

شأن نزول:

یکی از مشرکان به نام «نضربن حارث» گفت: «لات» و «عزی» (دو بت بزرگ و معروف عرب) در قیامت از من شفاعت خواهند کرد، آیه نازل شد و به او و امثال او پاسخ گفت.

تفسیر:

گمشده ها

در آیه گذشته به قسمتی از حالات ظالمان در آستانه مرگ اشاره شد در این آیه گفتاری که خداوند به هنگام مرگ یا به هنگام ورود در صحنه قیامت به آنها می گوید، منعکس شده است.

در آغاز می فرماید: «امروز همه به صورت تنها، همان گونه که روز اول شما را آفریدیم، به سوی ما بازگشت نمودید» (وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادی کما خَلَقناکم أَوَّلَ مَرَّةٍ).

«و اموالی که به شما بخشیده بودیم و تکیه گاه شما در زندگی بود، همه را پشت سر گذاردید» و با دست خالی آمدید (وَ تَرَکتُم ما خَوَّلناکم وَراءَ ظُهُورِکم).

همچنین «بتهایی که آنها را شفیع خود می پنداشتید، و شریک در تعیین سرنوشت خود تصور می کردید هیچ کدام را با شما نمی بینیم» (وَ ما نَری مَعَکم شُفَعاءَکمُ الَّذِینَ زَعَمتُم أَنَّهُم فِیکم شُرَکاءُ). در حقیقت «جمع شما به پراکندگی گرایید و تمام پیوندها از شما بریده شد» (لَقَد تَقَطَّعَ بَینَکم).

«تمام پندارها و تکیهگاه هایی که فکر می کردید نابود گشتند و گم شدند» (وَ ضَلَّ عَنکم ما کنتُم تَزعُمُونَ).

مشرکان و بت پرستان عرب روی سه چیز تکیه داشتند: «قبیله و عشیره» که به آن وابسته بودند، و «اموال و ثروتهایی» که برای خود گرد آورده بودند، و «بتهایی» که آنها را شریک خدا در تعیین سرنوشت انسان و شفیع در پیشگاه او می پنداشتند، در هر یک از سه جمله آیه، به یکی از این سه موضوع اشاره شده که چگونه به هنگام مرگ، همه آنها با انسان وداع می گویند، و او را تک و تنها به خود وامیگذارند.

در آن روز بطور کلی تمام پیوندها و علائق مادی و همه تکیه گاه ها و معبودهای خیالی و ساختگی از او جدا می شود، او می ماند و اعمالش، و به تعبیر قرآن گم می شوند، یعنی آنچنان حقیر و پست و ناشناس خواهند بود که به چشم نمی آیند؟

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421.
  3. طبرى صاحب جامع البیان و دیگران از مفسرین عامه نیز آن را از عكرمة روایت كرده اند.
  4. در تفسیر على بن ابراهیم كه صاحب تفسیر برهان نقل نموده از امام صادق علیه‌السلام نقل گردیده كه این آیه درباره معاویة و بنى‌امیه نازل شده است.
  5. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 344.

منابع